معنی فارسی reglossed
B1Reglossed صفتی است برای توصیف حالتی که پس از اعمال لایه جدید براق کننده به دست آمده است.
Describing something that has been given a new gloss or shine.
- VERB
example
معنی(example):
ماشین Reglossed شد تا درخشش اصلی خود را برگرداند.
مثال:
The car was reglosed to bring back its original shine.
معنی(example):
بعد از اینکه میز Reglossed شد، ظاهری کاملاً نو داشت.
مثال:
After it was reglossed, the table looked brand new.
معنی فارسی کلمه reglossed
:
Reglossed صفتی است برای توصیف حالتی که پس از اعمال لایه جدید براق کننده به دست آمده است.