معنی فارسی reglosses

B1

Reglosses به معنای لایه‌های براق کننده‌ای است که به سطوح مختلف اعمال شده‌اند.

The act or result of reapplying gloss or shine to surfaces.

example
معنی(example):

Reglosses روی این سطوح برای سال‌ها دوام خواهد داشت.

مثال:

The reglosses on these surfaces will last for years.

معنی(example):

او تمام Reglosses اعمال‌شده بر روی آثار هنری را پیگیری می‌کند.

مثال:

He keeps track of all the reglosses applied to the artworks.

معنی فارسی کلمه reglosses

: معنی reglosses به فارسی

Reglosses به معنای لایه‌های براق کننده‌ای است که به سطوح مختلف اعمال شده‌اند.