معنی فارسی regluing
B1عمل چسباندن مجدد، به فرآیند اتصال دوباره اشیاء معطوف میشود.
The act of applying adhesive again to bond pieces together.
- VERB
example
معنی(example):
چسباندن مجدد تکهها باعث شد مجسمه دوباره مانند نو به نظر برسد.
مثال:
Regluing the pieces made the statue look new again.
معنی(example):
او در حال چسباندن مجدد صفحات کتاب قدیمی است.
مثال:
He is regluing the pages in the old book.
معنی فارسی کلمه regluing
:
عمل چسباندن مجدد، به فرآیند اتصال دوباره اشیاء معطوف میشود.