معنی فارسی regradated
B1تجزیه و تحلیل مجدد یک گزارش یا اطلاعات به منظور بهروزرسانی.
Having been assessed or evaluated again for improved clarity or accuracy.
- VERB
example
معنی(example):
گزارش برای شامل کردن اطلاعات جدید دوباره تجزیه و تحلیل شده بود.
مثال:
The report was regradated to include new information.
معنی(example):
آنها قبل از ارائه، دادهها را دوباره تجزیه و تحلیل کردند.
مثال:
They regradated the data before presenting it.
معنی فارسی کلمه regradated
:
تجزیه و تحلیل مجدد یک گزارش یا اطلاعات به منظور بهروزرسانی.