معنی فارسی regracy
B1تجزیه و تحلیل و ارزیابی وضعیتها و شرایط به منظور بهبود یا تصمیمگیری بهتر.
The quality of being able to analyze and evaluate situations for better decision-making.
- NOUN
example
معنی(example):
او در برخورد با وضعیت از خود تحلیلی بزرگ نشان داد.
مثال:
He showed great regracy when handling the situation.
معنی(example):
تحلیل او در زمانهای سخت الهامبخش اطرافیانش است.
مثال:
Her regracy in difficult times inspires those around her.
معنی فارسی کلمه regracy
:
تجزیه و تحلیل و ارزیابی وضعیتها و شرایط به منظور بهبود یا تصمیمگیری بهتر.