معنی فارسی regrabbed
B1دوباره برداشت شده، به معنای گرفتن چیزی که از دست رفته است.
Having taken hold of something again.
- VERB
example
معنی(example):
او کتاب را پس از اینکه کسی آن را زمین گذاشت، دوباره برداشت.
مثال:
She regrabbed the book after someone put it down.
معنی(example):
تیم پس از یک عملکرد قوی دوباره موقعیت رهبری را به دست آورد.
مثال:
The team regrabbed the lead after a strong performance.
معنی فارسی کلمه regrabbed
:
دوباره برداشت شده، به معنای گرفتن چیزی که از دست رفته است.