معنی فارسی regrabbing

B1

فرایند دوباره بدست آوردن یا جلب توجه به چیزی.

The act of taking hold of something again.

example
معنی(example):

دوباره جلب کردن نشانگر می‌تواند در ویرایش کمک کند.

مثال:

Regrabbing the cursor can sometimes help in editing.

معنی(example):

او پس از قطعی‌ها دوباره تمرکز خود را بازمی‌گرداند.

مثال:

He is regrabbing his focus after the interruptions.

معنی فارسی کلمه regrabbing

: معنی regrabbing به فارسی

فرایند دوباره بدست آوردن یا جلب توجه به چیزی.