معنی فارسی regrinding
B1عمل دوباره آسیاب کردن، به ویژه در صنعت و کارگاه‌ها.
The act of grinding something again to improve its usability or efficiency.
- NOUN
example
معنی(example):
دوباره آسیاب کردن ابزارها طول عمر و کارایی آن‌ها را افزایش می‌دهد.
مثال:
Regrinding the tools will prolong their life and efficiency.
معنی(example):
فرآیند دوباره آسیاب کردن معمولاً در درازمدت پول صرفه‌جویی می‌کند.
مثال:
The process of regrinding often saves money in the long run.
معنی فارسی کلمه regrinding
:
عمل دوباره آسیاب کردن، به ویژه در صنعت و کارگاه‌ها.
