معنی فارسی regrip
B1دوباره کار گذاشتن یا تنظیم دستهی ورزشها و ابزارها.
To replace or adjust the grip on a sports equipment or tool.
- VERB
example
معنی(example):
من باید دسته راکت تنیس خود را دوباره کار بگذارم تا کنترل بهتری داشته باشم.
مثال:
I need to regrip my tennis racket for better control.
معنی(example):
تکنسین پیشنهاد کرد که دسته چوبهای گلف دوباره کار گذاشته شود.
مثال:
The technician suggested a regrip for the golf clubs.
معنی فارسی کلمه regrip
:
دوباره کار گذاشتن یا تنظیم دستهی ورزشها و ابزارها.