معنی فارسی regulatable
B2قابلیت تنظیم یا تغییر به شکلی که بر اساس نیازها و ترجیحات استفاده شود.
The ability to be adjusted or modified according to needs and preferences.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این سیستم میتواند به تنظیمات کاربر تنظیم شود.
مثال:
The system is regulatable to user preferences.
معنی(example):
دستگاهها باید به راحتی قابل تنظیم باشند.
مثال:
Devices must be regulatable for user convenience.
معنی فارسی کلمه regulatable
:
قابلیت تنظیم یا تغییر به شکلی که بر اساس نیازها و ترجیحات استفاده شود.