معنی فارسی regurgitant
B2نشاندهنده عملیات برگرداندن یا برگردانده شده.
Relating to the act of returning, especially in a physical context.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
جریان برگرداننده میتواند نشاندهنده یک مشکل باشد.
مثال:
The regurgitant flow can indicate a problem.
معنی(example):
پزشکان درباره علائم برگرداندن در بیماران هشدار دادند.
مثال:
Doctors warned about regurgitant symptoms in patients.
معنی فارسی کلمه regurgitant
:
نشاندهنده عملیات برگرداندن یا برگردانده شده.