معنی فارسی regurgitation

B2

عملی که در آن غذا یا مایعات دوباره به دهان برمی‌گردند، معمولاً به علت مشکل دستگاه گوارش.

The act of bringing swallowed food back up to the mouth; often related to digestive issues.

noun
معنی(noun):

The act of regurgitating.

example
معنی(example):

دوباره بالا آوردن غذا در برخی از حیوانات می‌تواند یک تکتیک بقا باشد.

مثال:

The regurgitation of food in some animals can be a survival tactic.

معنی(example):

پزشکان روند دوباره بالا آوردن در بیماران را مطالعه کردند.

مثال:

Medical professionals studied the regurgitation process in patients.

معنی فارسی کلمه regurgitation

: معنی regurgitation به فارسی

عملی که در آن غذا یا مایعات دوباره به دهان برمی‌گردند، معمولاً به علت مشکل دستگاه گوارش.