معنی فارسی rehabilitations

B2

بازتوانی‌ها، فرایندها و روش‌هایی که به افرادی که آسیب دیده‌اند کمک می‌کنند تا به حالت عادی بازگردند.

Processes and methods designed to assist individuals who have been injured or disabled in returning to a normal state.

noun
معنی(noun):

The process of rehabilitating somebody or something.

example
معنی(example):

بازتوانی‌ها به افراد کمک می‌کنند تا استقلال خود را به دست آورند.

مثال:

Rehabilitations help individuals regain their independence.

معنی(example):

این کلینیک در زمینه بازتوانی‌های مختلف برای ناتوانی‌های گوناگون تخصص دارد.

مثال:

The clinic specializes in various rehabilitations for different disabilities.

معنی فارسی کلمه rehabilitations

: معنی rehabilitations به فارسی

بازتوانی‌ها، فرایندها و روش‌هایی که به افرادی که آسیب دیده‌اند کمک می‌کنند تا به حالت عادی بازگردند.