معنی فارسی reharmonized

B2

نسخه‌ای از یک آهنگ که هارمونی آن تغییر یافته باشد.

A version of a musical piece that has been altered in terms of harmony.

example
معنی(example):

نسخه دوباره هارمونیزه شده آهنگ بسیار محبوب شد.

مثال:

The reharmonized version of the song became very popular.

معنی(example):

پس از اینکه دوباره هارمونیزه شد، آن قطعه شخصیتی جدید پیدا کرد.

مثال:

After it was reharmonized, the piece took on a new character.

معنی فارسی کلمه reharmonized

: معنی reharmonized به فارسی

نسخه‌ای از یک آهنگ که هارمونی آن تغییر یافته باشد.