معنی فارسی reharness

B1

دوباره مهار کردن یا تنظیم مجدد چیزی برای استفاده مجدد.

To secure or fasten something again for use.

example
معنی(example):

آنها مجبور شدند برای کالسکه جدید، اسب‌ها را دوباره مهار کنند.

مثال:

They had to reharness the horses for the new carriage.

معنی(example):

باید قبل از شروع پروژه، مواد را به درستی دوباره مهار کنیم.

مثال:

We need to reharness the materials properly before the project starts.

معنی فارسی کلمه reharness

: معنی reharness به فارسی

دوباره مهار کردن یا تنظیم مجدد چیزی برای استفاده مجدد.