معنی فارسی reharvest
B1دوباره برداشت کردن محصول به دلیل عدم کیفیت یا کمیت مطلوب.
To harvest a crop again due to earlier issues with quality or yield.
- VERB
example
معنی(example):
آنها مجبور شدند ذرت را دوباره برداشت کنند به دلیل عملکر اولیه ضعیف.
مثال:
They had to reharvest the corn due to the initial poor yield.
معنی(example):
گاهی کشاورزان لازم است دوباره برداشت کنند تا اطمینان حاصل کنند که محصولات باکیفیت هستند.
مثال:
Sometimes farmers need to reharvest to ensure quality crops.
معنی فارسی کلمه reharvest
:
دوباره برداشت کردن محصول به دلیل عدم کیفیت یا کمیت مطلوب.