معنی فارسی rei
B1ری، نامی که ممکن است به عنوان یک شخصیت یا شخص در نظر گرفته شود.
A name or term that could refer to various subjects.
- OTHER
example
معنی(example):
در بازی، ری تیم را به پیروزی هدایت کرد.
مثال:
In the game, Rei led the team to victory.
معنی(example):
ری نامی رایج در برخی فرهنگهاست.
مثال:
Rei is a common name in some cultures.
معنی فارسی کلمه rei
:
ری، نامی که ممکن است به عنوان یک شخصیت یا شخص در نظر گرفته شود.