معنی فارسی reillustrated
B1دوباره به تصویر کشیدن، به ویژه با هدف بهبود فهم یا وضوح.
Illustrated again, particularly to enhance clarity or relevance.
- VERB
example
معنی(example):
هنرمند داستان را برای یک مخاطب مدرن دوباره تصویرسازی کرد.
مثال:
The artist reillustrated the story for a modern audience.
معنی(example):
این گزارش دوباره تصویرسازی شد تا نتایج را روشن کند.
مثال:
The report was reillustrated to clarify the findings.
معنی فارسی کلمه reillustrated
:
دوباره به تصویر کشیدن، به ویژه با هدف بهبود فهم یا وضوح.