معنی فارسی reimpark

B1

دوباره پارک کردن یک وسیله نقلیه در محل دیگری.

To park a vehicle again, often in a different location.

example
معنی(example):

ما باید بعد از حرکت، ماشین را دوباره پارک کنیم.

مثال:

We need to reimpark the car after moving it.

معنی(example):

او پیشنهاد داد که کامیون را در انتهای خیابان دوباره پارک کنیم.

مثال:

He suggested we reimpark the truck further down the street.

معنی فارسی کلمه reimpark

: معنی reimpark به فارسی

دوباره پارک کردن یک وسیله نقلیه در محل دیگری.