معنی فارسی reimprisonment

B1

دوباره زندانی شدن، عمل به زندان انداختن کسی که قبلاً زندانی بوده است.

The act of imprisoning someone again after they have been released.

example
معنی(example):

دوباره زندانی شدن مظنون خشم عمومی را برانگیخت.

مثال:

The reimprisonment of the suspect sparked public outrage.

معنی(example):

دوباره زندانی شدن او به عنوان یک نقص در سیستم عدالت دیده شد.

مثال:

His reimprisonment was seen as a failure of the justice system.

معنی فارسی کلمه reimprisonment

: معنی reimprisonment به فارسی

دوباره زندانی شدن، عمل به زندان انداختن کسی که قبلاً زندانی بوده است.