معنی فارسی reinculcate
B2دوباره آموزش دادن یا تحریک کردن یک باور یا عادت.
To teach or instill something again, especially a belief or habit.
- VERB
example
معنی(example):
والدین باید عادتهای خوب را در فرزندان خود دوباره القا کنند.
مثال:
Parents need to reinculcate good habits in their children.
معنی(example):
معلمان تلاش میکنند تا انضباط را دوباره در دانشآموزان خود القا کنند.
مثال:
Teachers strive to reinculcate discipline in their students.
معنی فارسی کلمه reinculcate
:
دوباره آموزش دادن یا تحریک کردن یک باور یا عادت.