معنی فارسی reindue
B1دوباره مقرر کردن یا مجدد زمانبندی کردن چیزی، مانند موعد پرداخت یا مزایا.
To set due again.
- VERB
example
معنی(example):
مزایا در ابتدای ماه آینده دوباره ترتیب داده خواهند شد.
مثال:
The benefits will be reindue at the beginning of next month.
معنی(example):
فراموش نکنید که پرداخت شما به زودی دوباره مقرر خواهد شد.
مثال:
Don't forget that your payment will be reindue soon.
معنی فارسی کلمه reindue
:
دوباره مقرر کردن یا مجدد زمانبندی کردن چیزی، مانند موعد پرداخت یا مزایا.