معنی فارسی reindulgence
B1تجملگرایی دوباره، به معنای اجازه دادن به خود برای لذت بردن از چیزهایی است که ممکن است ابتدا از آنها دوری کرده باشید.
The act of indulging again after a period of abstinence.
- NOUN
example
معنی(example):
پس از رژیم سختش، او به خود اجازه یک کمی تجمل بیشتر را داد.
مثال:
After her strict diet, she allowed herself a little reindulgence.
معنی(example):
تجملگرایی او در خوراکیهای شیرین یک روش برای کنار آمدن با استرس بود.
مثال:
His reindulgence in sweets was a way to cope with stress.
معنی فارسی کلمه reindulgence
:
تجملگرایی دوباره، به معنای اجازه دادن به خود برای لذت بردن از چیزهایی است که ممکن است ابتدا از آنها دوری کرده باشید.