معنی فارسی reinfusion

B1

فرآیند یا عمل دوباره تزریق کردن چیزی.

The process of injecting or supplying something again into a system.

example
معنی(example):

مجدداً تزریق مایعات بعد از عمل جراحی بسیار ضروری است.

مثال:

Reinfusion of the fluids is critical after the operation.

معنی(example):

مقدار دوباره تزریق شده به گیاه به‌طور قابل توجهی سلامت آن را بهبود بخشید.

مثال:

The reinfusion into the plant significantly improved its health.

معنی فارسی کلمه reinfusion

: معنی reinfusion به فارسی

فرآیند یا عمل دوباره تزریق کردن چیزی.