معنی فارسی reinquiring

B1

پرسیدن دوباره و درخواست اطلاعات جدید.

The process of making an inquiry again.

example
معنی(example):

او در حال پرسیدن دوباره درباره وضعیت درخواست خود است.

مثال:

She is reinquiring about the status of her application.

معنی(example):

تیم برای دریافت به‌روزرسانی‌ها در مورد پروژه دوباره پرسش می‌کند.

مثال:

The team is reinquiring for updates on the project.

معنی فارسی کلمه reinquiring

: معنی reinquiring به فارسی

پرسیدن دوباره و درخواست اطلاعات جدید.