معنی فارسی reinquiries

B1

پرسش دوباره و درخواست اطلاعات بیشتر درباره موضوعی خاص.

The act of inquiring again or seeking information once more.

example
معنی(example):

شرکت پرسش‌های متعددی درباره‌ی موقعیت شغلی دریافت کرد.

مثال:

The company received several reinquiries about the job position.

معنی(example):

پرسش‌های او منجر به تحقیقات بیشتری در مورد موضوع شد.

مثال:

Her reinquiries led to further investigation into the matter.

معنی فارسی کلمه reinquiries

: معنی reinquiries به فارسی

پرسش دوباره و درخواست اطلاعات بیشتر درباره موضوعی خاص.