معنی فارسی reinvading
B1عمل انجام دوباره حمله به یک منطقه یا محیط که قبلاً تسخیر شده بوده.
The ongoing process of invading again.
- verb
verb
معنی(verb):
To invade again.
example
معنی(example):
گونه جدید پس از سالها غیبت دوباره به این منطقه حمله میکند.
مثال:
The new species is reinvading the area after being absent for years.
معنی(example):
تلاشهایی برای نظارت بر گونههای بازگشتی صورت میگیرد.
مثال:
Efforts are being made to monitor the reinvading species.
معنی فارسی کلمه reinvading
:
عمل انجام دوباره حمله به یک منطقه یا محیط که قبلاً تسخیر شده بوده.