معنی فارسی reinvigorator

B1

تجدید کننده، کسی یا چیزی که نیرو یا انرژی جدیدی به یک سیستم یا فرآیند می‌بخشد.

A person or thing that revitalizes or revitalizes something.

example
معنی(example):

سیاست‌های جدید به عنوان تجدید کننده برای این شرکت عمل کردند.

مثال:

The new policies acted as a reinvigorator for the company.

معنی(example):

او به عنوان تجدید کننده سنت‌های قدیمی در نظر گرفته می‌شود.

مثال:

She is seen as a reinvigorator of the old traditions.

معنی فارسی کلمه reinvigorator

: معنی reinvigorator به فارسی

تجدید کننده، کسی یا چیزی که نیرو یا انرژی جدیدی به یک سیستم یا فرآیند می‌بخشد.