معنی فارسی reinvolving
B1دوباره وارد کردن یا درگیر کردن افراد یا گروهها به یک فعالیت یا فرایند.
To involve again; to engage someone in a process or activity a second time.
- VERB
example
معنی(example):
جامعه اعضای خود را دوباره در تصمیمگیریها دخیل میکند.
مثال:
The community is reinvolving its members in decision-making.
معنی(example):
دخیل کردن دوباره جوانان میتواند ایدههای تازهای بیاورد.
مثال:
Reinvolving the youth can bring fresh ideas to the table.
معنی فارسی کلمه reinvolving
:
دوباره وارد کردن یا درگیر کردن افراد یا گروهها به یک فعالیت یا فرایند.