معنی فارسی relabeling

B1

دوباره نام‌گذاری کردن، فرآیند تغییر برچسب یا نامی که بر روی شیئی وجود دارد.

To change the label or name attached to something.

verb
معنی(verb):

Label again, apply a new label to

noun
معنی(noun):

An act or instance of giving something a different label.

example
معنی(example):

تیم تصمیم گرفت تا محصول را دوباره نام‌گذاری کند تا وضوح بهتری داشته باشد.

مثال:

The team decided to relabel the product for better clarity.

معنی(example):

ما باید شیشه‌ها را دوباره نام‌گذاری کنیم تا از سردرگمی جلوگیری شود.

مثال:

We need to relabel the jars to avoid confusion.

معنی فارسی کلمه relabeling

: معنی relabeling به فارسی

دوباره نام‌گذاری کردن، فرآیند تغییر برچسب یا نامی که بر روی شیئی وجود دارد.