معنی فارسی relacquer
B1لاکی دوباره به سطحی مانند چوب یا ساز اضافه کردن.
To apply lacquer again to a surface for protection or aesthetic improvement.
- VERB
example
معنی(example):
آنها مبلمان را دوباره لاک میزنند تا درخشش آن را بازگردانند.
مثال:
They will relacquer the furniture to restore its shine.
معنی(example):
او تصمیم گرفت گیتارش را دوباره لاک بزند تا ظاهرش بهتر شود.
مثال:
He decided to relacquer his guitar to improve its appearance.
معنی فارسی کلمه relacquer
:
لاکی دوباره به سطحی مانند چوب یا ساز اضافه کردن.