معنی فارسی reland

B1

دوباره راه اندازی یا شروع یک پروژه یا آغاز جدید.

To restart or reintroduce a project or initiative.

example
معنی(example):

پروژه قدیمی در فصل جدید دوباره راه اندازی خواهد شد.

مثال:

The old project will reland in the new quarter.

معنی(example):

آنها برنامه دارند تا این ابتکار را با ایده‌های تازه دوباره راه اندازی کنند.

مثال:

They plan to reland the initiative with fresh ideas.

معنی فارسی کلمه reland

: معنی reland به فارسی

دوباره راه اندازی یا شروع یک پروژه یا آغاز جدید.