معنی فارسی reliably

B1

به طور قابل اعتماد، در شرایط مختلف به همان کیفیت و با اعتبار عمل کردن.

In a way that can be relied on; in a dependable or trustworthy manner.

adverb
معنی(adverb):

In a reliable manner.

example
معنی(example):

او تحت فشار به صورت قابل اعتمادی عمل می‌کند.

مثال:

He performs reliably under pressure.

معنی(example):

قطار هر روز به صورت قابل اعتمادی می‌رسد.

مثال:

The train arrives reliably every day.

معنی فارسی کلمه reliably

: معنی reliably به فارسی

به طور قابل اعتماد، در شرایط مختلف به همان کیفیت و با اعتبار عمل کردن.