معنی فارسی reliantly
B2به طور قابل اعتماد، به معنای اینکه فرد یا چیزی در انجام کارها مطمئن است.
In a manner that can be relied on; dependably.
- ADVERB
example
معنی(example):
او پروژه را به طور قابل اعتماد به موقع تمام کرد.
مثال:
She completed the project reliably on time.
معنی(example):
او به تیم خود اعتماد کرد که به طور قابل اعتماد کار کند.
مثال:
He relied on his team to work reliably.
معنی فارسی کلمه reliantly
:
به طور قابل اعتماد، به معنای اینکه فرد یا چیزی در انجام کارها مطمئن است.