معنی فارسی religionary

B1

شخصی که به امر دین و مذهب اختصاص دارد.

A person who is dedicated to a religion.

example
معنی(example):

او به عنوان یک فرد مذهبی، زندگی‌اش را به مطالعه متون مقدس اختصاص داد.

مثال:

As a religionary, he devoted his life to studying sacred texts.

معنی(example):

این فرد مذهبی با شور و شوق درباره باورهایش صحبت کرد.

مثال:

The religionary spoke passionately about his beliefs.

معنی فارسی کلمه religionary

: معنی religionary به فارسی

شخصی که به امر دین و مذهب اختصاص دارد.