معنی فارسی religionize

B1

مذهبی کردن یا ایجاد ابعاد مذهبی در چیزی.

To imbue or transform something with religious significance.

example
معنی(example):

نویسنده در تلاش است تا مراسم فرهنگی را مذهبی کند.

مثال:

The author seeks to religionize cultural practices.

معنی(example):

برخی از معلمان قصد دارند برنامه درسی را مذهبی کنند.

مثال:

Some educators aim to religionize the curriculum.

معنی فارسی کلمه religionize

: معنی religionize به فارسی

مذهبی کردن یا ایجاد ابعاد مذهبی در چیزی.