معنی فارسی religioso

B1

مذهب‌پرست، به چیزی که ابعاد مذهبی دارد اشاره دارد.

Relating to or characterized by religion.

example
معنی(example):

جامعه مذهبی غالباً در رویدادهای محلی شرکت می‌کند.

مثال:

The religioso community often participates in local events.

معنی(example):

او رویکردی مذهبی به سبک زندگی خود داشت.

مثال:

He had a religioso approach to his lifestyle.

معنی فارسی کلمه religioso

: معنی religioso به فارسی

مذهب‌پرست، به چیزی که ابعاد مذهبی دارد اشاره دارد.