معنی فارسی reliiant

B1

اعتماد کردن به کسی یا چیزی؛ قابل اعتماد بودن.

Dependable or trustworthy; able to be relied upon.

example
معنی(example):

باید به احساسات خود تکیه کنید؛ آنها بسیار قابل اعتماد هستند.

مثال:

You should rely on your instincts; they are very reliiant.

معنی(example):

در زمان‌های دشوار، مهم است که قابل اعتماد باشید.

مثال:

In difficult times, it's important to be reliiant.

معنی فارسی کلمه reliiant

: معنی reliiant به فارسی

اعتماد کردن به کسی یا چیزی؛ قابل اعتماد بودن.