معنی فارسی rellies
B1اصطلاح غیررسمی برای اشاره به خویشاوندان یا نسبتهای دور.
An informal term for relatives or family members.
- noun
noun
معنی(noun):
Relative (someone in the same family)
example
معنی(example):
خویشاوندان من دوست دارند در تعطیلات دیدن کنند.
مثال:
My rellies love to visit during the holidays.
معنی(example):
ما اغلب در آخر هفتهها با خویشاوندان خود گردهمایی داریم.
مثال:
We often have gatherings with our rellies on weekends.
معنی فارسی کلمه rellies
:
اصطلاح غیررسمی برای اشاره به خویشاوندان یا نسبتهای دور.