معنی فارسی relost

B1

دوباره از دست دادن، به ویژه در مورد دارایی‌ها یا شانس‌ها.

Having lost something again, particularly possessions or opportunities.

example
معنی(example):

پس از طوفان، آنها متوجه شدند که تمام دارایی‌های خود را دوباره از دست داده‌اند.

مثال:

After the storm, they realized they had relost all their possessions.

معنی(example):

او ناراحت بود که می‌دانست دوباره شانس پیروزی‌اش را از دست داده است.

مثال:

He felt sad knowing that he had relost his chance to win.

معنی فارسی کلمه relost

: معنی relost به فارسی

دوباره از دست دادن، به ویژه در مورد دارایی‌ها یا شانس‌ها.