معنی فارسی relove

B1

عاشق شدن دوباره، احساسات عاشقانه را دوباره نسبت به کسی یا چیزی بیدار کردن.

To develop romantic feelings again for someone or something.

example
معنی(example):

گاهی اوقات، مردم تصمیم می‌گیرند که دوباره عاشق روابط گذشته‌شان شوند.

مثال:

Sometimes, people choose to relove their past relationships.

معنی(example):

او تصمیم گرفت پس از سال‌ها دوری، دوباره عاشق دوستان دوران کودکی‌اش شود.

مثال:

She decided to relove her childhood friends after years apart.

معنی فارسی کلمه relove

: معنی relove به فارسی

عاشق شدن دوباره، احساسات عاشقانه را دوباره نسبت به کسی یا چیزی بیدار کردن.