معنی فارسی relower

B1

کاهش دادن چیزی که قبلاً در سطح بالا قرار داشت.

To make something lower again, especially a level or amount.

example
معنی(example):

برای کم کردن صدا، کافی است دستگیره را بچرخانید.

مثال:

To relower the volume, just turn the knob down.

معنی(example):

او مجبور شد انتظاراتش را کاهش دهد تا احساس رضایت کند.

مثال:

He had to relower his expectations to feel content.

معنی فارسی کلمه relower

: معنی relower به فارسی

کاهش دادن چیزی که قبلاً در سطح بالا قرار داشت.