معنی فارسی remanufacturing
B1فرآیند بازسازی و بهبود محصولات قدیمی برای استفاده مجدد.
The process of restoring used products to like-new condition.
- NOUN
example
معنی(example):
دوباره تولید کردن برای توسعه پایدار ضروری است.
مثال:
Remanufacturing is essential for sustainable development.
معنی(example):
فرآیند دوباره تولید کردن منابع را صرفهجویی کرده و زباله را کاهش میدهد.
مثال:
The process of remanufacturing saves resources and reduces waste.
معنی فارسی کلمه remanufacturing
:
فرآیند بازسازی و بهبود محصولات قدیمی برای استفاده مجدد.