معنی فارسی remanufacturer
B1شخص یا شرکتی که محصولات را دوباره تولید و اصلاح میکند.
A company or entity that remanufactures products.
- NOUN
example
معنی(example):
تولیدکننده مجدد در تعمیر و بهبود وسایل الکترونیکی تخصص دارد.
مثال:
The remanufacturer specializes in refurbishing electronics.
معنی(example):
هر تولیدکننده مجدد باید از مقررات زیستمحیطی پیروی کند.
مثال:
Every remanufacturer must follow environmental regulations.
معنی فارسی کلمه remanufacturer
:
شخص یا شرکتی که محصولات را دوباره تولید و اصلاح میکند.