معنی فارسی remanufacture

B1

مجدد تولید کردن یا بهبود بخشیدن به محصولات قدیمی برای استفاده مجدد.

To restore previously manufactured products to a like-new condition.

example
معنی(example):

شرکت تصمیم گرفت تا چاپگرهای قدیمی را برای صرفه‌جویی در هزینه‌ها دوباره تولید کند.

مثال:

The company decided to remanufacture old printers to save costs.

معنی(example):

آنها برنامه‌ریزی کرده‌اند تا موتورهای خودرو را دوباره تولید کنند تا کارایی بهتری داشته باشند.

مثال:

They plan to remanufacture the car engines for better performance.

معنی فارسی کلمه remanufacture

: معنی remanufacture به فارسی

مجدد تولید کردن یا بهبود بخشیدن به محصولات قدیمی برای استفاده مجدد.