معنی فارسی remanipulation

B1

دستکاری دوباره، تغییر یا بازبینی داده‌ها یا طراحی برای بهبود یا اصلاح.

The act of altering or revising something again for improvement or adjustment.

example
معنی(example):

دستکاری دوباره کد نرم‌افزار عملکرد آن را بهبود بخشید.

مثال:

The remanipulation of the software code improved its performance.

معنی(example):

آنها بر روی دستکاری دوباره طراحی برای بهبود کارایی تمرکز کردند.

مثال:

They focused on the remanipulation of the design for better usability.

معنی فارسی کلمه remanipulation

: معنی remanipulation به فارسی

دستکاری دوباره، تغییر یا بازبینی داده‌ها یا طراحی برای بهبود یا اصلاح.