معنی فارسی remanifestation
B1تجلی دوباره، نمایان شدن یک مفهوم یا ایده به شکل جدید.
The act of presenting or showing something again, particularly a concept or idea.
- NOUN
example
معنی(example):
تجلی دوباره افکار او در نقاشی همه را شگفتزده کرد.
مثال:
The remanifestation of her thoughts in the painting surprised everyone.
معنی(example):
تجلی دوباره ارزشهای فرهنگی را میتوان در هنر مدرن مشاهده کرد.
مثال:
The remanifestation of cultural values can be seen in modern art.
معنی فارسی کلمه remanifestation
:
تجلی دوباره، نمایان شدن یک مفهوم یا ایده به شکل جدید.