معنی فارسی remanufactured
B1تولید مجدد و بهبود یافته به محصولاتی که قبلاً تولید شدهاند.
Describes products that have been restored to a like-new condition through remanufacturing.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
لپتاپهای دوباره تولید شده با گارانتی ارائه میشوند.
مثال:
The remanufactured laptops come with a warranty.
معنی(example):
بسیاری از دستگاههای دوباره تولید شده به اندازهی نو هستند.
مثال:
Many remanufactured devices are as good as new.
معنی فارسی کلمه remanufactured
:
تولید مجدد و بهبود یافته به محصولاتی که قبلاً تولید شدهاند.