معنی فارسی remarriage

B2

ازدواج مجدد، ازدواجی که بعد از طلاق یا فوت یکی از همسران انجام می‌شود.

The act of marrying again after being divorced or widowed.

noun
معنی(noun):

A second or subsequent marriage

example
معنی(example):

بعد از طلاقش، او به ازدواج مجدد فکر کرد.

مثال:

After his divorce, he considered remarriage.

معنی(example):

ازدواج مجدد می‌تواند برای بسیاری از افراد چالش‌برانگیز باشد.

مثال:

Remarriage can be challenging for many people.

معنی فارسی کلمه remarriage

: معنی remarriage به فارسی

ازدواج مجدد، ازدواجی که بعد از طلاق یا فوت یکی از همسران انجام می‌شود.