معنی فارسی remarry
B1 /ɹiːˈmæɹi/دوباره ازدواج کردن، به معنای ازدواج کردن پس از جدایی از همسر قبلی.
To marry again after being previously married.
- verb
verb
معنی(verb):
To marry a second or subsequent time.
example
معنی(example):
او برنامهریزی میکند که سال آینده دوباره ازدواج کند.
مثال:
She is planning to remarry next year.
معنی(example):
او فکر نمیکند که هرگز دوباره ازدواج کند.
مثال:
He doesn't think he will ever remarry.
معنی فارسی کلمه remarry
:
دوباره ازدواج کردن، به معنای ازدواج کردن پس از جدایی از همسر قبلی.